کی گفته خانم ها حسودند؟
فناوري اطلاعات و ارتباطات
کی گفته خانم ها حسودند؟
نوشته شده توسط برتررایانه در ساعت 16:34

کی گفته خانم ها حسودند؟


 آگاتاکریستی، نویسنده معروف رمان های پلیسی می گوید: «خیلی خوشحالم که مرد نیستم چون در آن صورت مجبور بودم برای یک عمر، یک زن را کنارم تحمل کنم!» این جمله نشان دهنده این است که زن ها همجنسان خود را دوست ندارند. به عبارت دیگر زن ها تحمل یکدیگر را ندارند و خیلی از آنها به هم حسادت می کنند.


 

چرا همه فکر می کنند خانم ها به هم حسودی می کنند؟

به عبارت دیگر زنها تحمل یکدیگر را ندارند و خیلی از آنها به هم حسادت می کنند.

اما ما با این نظریه موافق نیستیم و تصور می کنیم بسیاری از خانمها هم با ما هم عقیده هستند.

به عنوان مثال یک جامعه شناس فرانسوی از آماری که در فرانسه به دست آمده بود می گفت: طبق آخرین آمار در انتخابات فرانسه، تقریبا هیچ زنی به یک کاندیدای زن رای نداده بود!

از طرفی مسلما هیچ زنی از اینکه یک وزیر زن مدافع حقوق او در مملکتش باشد بدش نخواهد آمد و برای تصمیم گرفتن درباره سرنوشت همجنسانش مسلما یک وزیر زن را به مرد ترجیح خواهد داد به این دلیل که او هم انسانی است مثل من و شما و کم و بیش همان مسائل و مشکلاتی را دارد که زن های دیگر دارند.
تقصیر مردان است

قرنهاست آقایان می گویند زن خطرناکترین دشمن زن است اما عامل این دشمنی کسی جز مردان نیستند.

این مردان هستند که همیشه حس حسادت و رقابت را در زن به وجود می آورند تا به این وسیله وابستگی زن را نسبت به خودشان حفظ کنند.

کدام یک از ما زنها هنگام معرفی شدن به زنی زیباتر، خوش پوش تر و تحصیلکرده تر ازخود، نوعی فشردگی در قلبمان احساس نکرده ایم؟

به خصوص اگر شوهر یا نامزدمان هم همراه ما باشد. این عدم اعتمادبه نفس را مردان در زنان به وجود آورده اند.

چون زن به محض روبه رو شدن با زنی برتر از خود وحشت دارد که مبادا با برتری این زن تجاوزی به سرزمین کوچک عشق او شود یا زلزله ای در آن پدید آید!

در صورتی که خارج از دخالتهای مرد، زنها با یکدیگر دوستان بسیار خوبی هستند؛ از بچگی دخترها با هم بزرگ می شوند.

از دبستان تا دبیرستان با هم درس می خوانند و... ولی انگار از زمانی حسادت بر قلب آنها ریشه می اندازد که مسئله مردان به میان کشیده می شود.
نقش مادرها در ایجاد حسادت



مادرها در ریشه دواندن این حسادت در قلب دخترها نقش اساسی بازی می کنند.


بسیارند مادرانی که مرتب به دخترهایشان می گویند: «شوهرت را برای خودت نگه دار و دوستانت را به همراه خودت در گردش هایتان نبر...» یا بسیاری از زنها از بدو ازدواج تحت تاثیر سخنان مادرشان سعی می کنند از رفت و آمد با همکاران زن شوهرشان پرهیز کنند و بدین ترتیب، این قرار دوستی و اتحاد فقط بین مردها دیده می شود و آنها اتحادیه مردانه خود را مثل یک قلعه حفاظت می کنند در حالی که زن ها از ترس مردها بین خودشان نفاق و جدایی می اندازند!
باز هم میگرن همیشگی سراغتان آمده؟

بسیاری چیزهاست که هنوز زنها را از راحت زندگی کردن، فعالیت داشتن و آزاد فکر کردن باز می دارد.

همین قدر که زن می داند عصر، هنگام بازگشت از سرکار باید با بچه اش که در درس هایش دچار اشکال شده سر و کله بزند و سعی کند دل همسرش را که با رئیسش دعوا کرده و عصبانی است به دست آورد و در عین حال کارهای خانه را انجام دهد زن را در یک نوع حصار قرار می دهد.

وقتی این زن شاغل صبح زود پس از کار پرزحمت و بی خوابی شب قبل که احیانا با جنگ و دعوا همراه بوده با چشمان پف کرده به سرکار می رود، فکر می کند باید در برابر سؤال همکار زن خود به جای اینکه حقیقت را بگوید مدعی شود که میگرن همیشگی دوباره سراغش آمده و این سردرد نتیجه زندگی خراب و ناراحت نیست، زیرا وحشت دارد از اینکه تراژدی زندگی اش را برای او بازگو کند.

مسلما دوستش او را دلداری خواهد داد و آنچه هم این زن به آن نیاز دارد همان دلداری است.

پس ترس او از گفتن حقیقت به یک زن دیگر در چیست؟
فرق زن های امروزی

زنها از وقتی خود را شناختند در بین مادرشوهر، خواهرشوهر و همسایه ای که نباید از اسرار زندگی آنها مطلع شود احاطه می شدند و وقتی همه دور هم جمع می شدند برای بافتنی یا خیاطی کردن بوده است.

اما از وقتی زنها درس می خوانند و کار می کنند وضع تغییر کرده است و زن دریافته که ایجاد تفرقه در بین زنان عادات و رسومی بوده که جامعه مردانه آنها را ساخته و به دنیای او تحمیل کرده است.
صورت خود را با سیلی سرخ نگه دار!



علت پرده پوشی های زنها در مقابل دوستان خود این است که همیشه چه در خانه پدر و چه در منزل شوهر شنیده اند که زن اگر در باطن خون هم می خورد، باید صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد تا مبادا بدبختی او باعث خوشحالی دیگر زنها شود.




همین بدبینی عدم صداقت و تظاهر باعث می شود خلأیی در روابط بین او و همجنسان دیگرش به وجود آید و او را از دیگر زن ها جدا سازد و حال آنکه اگر بیشتر معاشرت کند و دوستی اش بی شائبه باشد حس خواهد کرد که زنها همه قابل معاشرت و اعتماد هستند و موردی برای حسادت و احتیاط وجود ندارد و به هیچ وجه آنطور که شایع است جنس زن بد نیست.
بحث زنها حداقل فایده دارد

فرض کنید در جمعی نشسته اید که تعدادی از مردان در آن حضور دارند و راجع به مسائل مهم جهانی صحبت می کنند.

مسائل موجود در خاورمیانه، گرسنگی در جهان و... در حالی که اگر این تعداد زن در کنار هم جمع شده باشند در مورد مسائلی از قبیل مشکلات زن های خانه دار صحبت می کنند، آن هم با سر و صدای زیاد و جیغ و داد و... این تفاوت موضوع بحث و همچنین نوع بحث کردن در میان زنان با آقایان باعث ایجاد حصاری بین زن ها و مردها می شود.





اما نکته مهمی که باید آن را در نظر گرفت این است که گفت و گوهای زنان در مورد مسائل و مشکلات مربوط به زن های خانه دار، نتیجه ای در بر دارد که باعث می شود آنها در این زمینه پیشرفت کنند اما فریاد مردها در مود مسائل جهان و سیاست به گوش کسی نمی رسد و هنوز هم دردی از گرسنگان دنیا دوا نکرده است.
مردها چی فکر می کنند؟

یک دور هم جمع شدن پرسروصدا برای صرف چای در خانه همسایه یا دوست یا خاله و عمه و صحبت از قیمت لباس، خوراک، روش تهیه ترشی و مربا بیماریهای بچه ها یا غیبت کردن، از دید مردها فکر زن از این حد تجاوز نمی کند و....
ایجاد حس حسادت ریشه در کودکی دارد

در بسیاری از فرهنگها از همان ابتدای دوران کودکی، خانواده، محیط مدرسه و... دختران را به رقابت با دختران فامیل، هم کلاسیها و... تشویق می کنند.

دختران در دوران کودکی به یاد دارند مادرشان برای اینکه آنها را راضی کنند که موهایشان را شانه بزنند به آنها می گفتند، تو باید از همه بچه ها خوشگل تر باشی.

در مدرسه خانم معلم یا خانم مدیر وقتی با یکی از دختر بچه های مدرسه صحبت می کند از او قول می گیرد که شاگرد اول شود و از لحاظ درس و مشق باید از باقی همکلاسی های خود جلوتر باشد، بنابراین به طور ناخودآگاه دختران در محیطی رشد می کنند که آنها را تشویق به رقابت می کنند و این تشویق باعث می شود دختران سعی کنند از همه بهتر باشند و در غیر این صورت حسادت های زنانه سراغ آنها خواهد آمد.
حس عدم اطمینان به همجنس

حس عدم اطمینان در بعضی از آدمها وجود دارد و ربطی به زن یا مرد بودن ندارد اما آنچه حائز اهمیت است این قضیه است که اصولا مردان سعی می کنند این حس عدم اطمینان و اعتماد را در وجود خود کنترل کنند اما در نقطه مقابل زنان در مقابل این احساس شروع به فکر و خیال می کنند و همین فکر و خیال ها موجب می شود به این احساس ناخوشایند دامن زده شود و روز به روز این حس قوی تر شود.

در نتیجه وقتی کوچکترین مسئله ای مبنی بر همین حس عدم اطمینان رخ دهد زنان واکنشهای غیرمنطقی از خود نشان می دهند...

حرفهای به ظاهر مهم مردها بسیاری از اوقات کم اهمیت تر از حرفهای به ظاهر کوچک و کم اهمیت زنهاست زیرا زن از مسائل جزئی، قابل عمل، مفید و مربوط به زندگی روزمره حرف می زند و مرد از مسائل بزرگ، تئوری و غیرعملی!

به خاطر جامعه مردسالاری که ما داریم زنها احتیاج به اعتماد به نفس بیشتری داشته و نیاز به فضایی برای دیده شدن توانایی هایشان دارند تا بتوانند خود واقعی شان را بشناسند و در نهایت پذیرفته شوند.
به جایگاه خود مطمئن باشید

خانمها باید سعی کنند به جایگاهی که در زندگی اجتماعی و شخصی و خانوادگی خود دارند مطمئن باشند.

این اطمینان تنها به کمک خود شخص ایجاد می شود و در صورتی که فرد به جایگاه خود اطمینان حاصل کند نیمی از مشکلات حسادت او رفع خواهد شد.

در اینجا برای ایجاد حس اطمینان راهکاری را به شما پیشنهاد می کنیم:

اینکه شما نگران جایگاهتان در چه شرایطی هستید مهم نیست. اگر سعی کنید وظایفتان را به خوبی انجام دهید دیگر لزومی ندارد نگران این قضیه باشید.
زن ها متواضع و قانع هستند

به طور کلی، زنها متواضع و قانع تر هستند و درباره مسائلی که اهمیتشان ظاهرا کمتر است سخن می گویند چون امکان و امید به حل آن موجود است.

همچنین زنها ملایم تر هستند و همین تواضع، ملایمت و کم ادعایی زن باعث می شود همیشه بگویند مرد در زمینه مسائل مهم و وسیع که نیاز به تفکر عمیق دارد استعدادش بیشتر است و زن فقط قادر به بررسی مسائل پیش پا افتاده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: